معنی از تقسیمات ارتشی
حل جدول
گروهان
یگان
از تقسیمات ارتشی امپراطور روم
لژیون
ارتشی
نظامی، سپاهی
نظامی
سپاهی، ارتشی
نظامی
سپاهی ، ارتشی
نظامی
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر اسم) جمع تقسیم
مترادف و متضاد زبان فارسی
سپاهی، سرباز، لشکری، نظامی
فارسی به عربی
جیش
فارسی به آلمانی
Militär [noun]
فرهنگ معین
منسوب و مربوط به ارتش، آن که در ارتش کار می کند، به رنگ لباس های نظامی، خاکی. [خوانش: (اَ تِ) (ص نسب.)]
فارسی به ایتالیایی
militare
لغت نامه دهخدا
واحد ارتشی. [ح ِ دِ اَ ت ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) واحد نظامی. دسته ای از سربازان که تحت فرماندهی رئیسی باشند. کوچکترین واحد ارتشی جوخه است بنابراین گردان، هنگ، واحد تانک و واحد زره پوش همه واحدهای ارتشی به شمار میروند.
واژه پیشنهادی
بهداری
معادل ابجد
1930